در سایه‌های کنترل و نظارت، اینستاگرام برای میلیون‌ها ایرانی دریچه‌ای به سوی دنیای بیرون بود. امروز اما، همان پنجره کوچک با مهر "مصادره شده" کوبیده می‌شود. پلیس سایبری جمهوری اسلامی، با تاکتیکی که یادآور مصادره‌های اموال دهه شصت است، این‌بار به غارت هویت دیجیتال شهروندان پرداخته است. آن‌ها با احضار فیزیکی کاربران - از چهره‌های شناخته شده تا شهروندان عادی - و تحت فشار بازجویی، کلیدهای قلمرو دیجیتال آن‌ها را می‌رُبایند.

فرایند این مصادره دیجیتال با دقتی شبیه عملیات نظامی انجام می‌شود: ابتدا دستگیری، سپس بازجویی طولانی، اخذ رمزهای عبور، حذف تمام پست‌های صفحات مجازی، و در نهایت نصب پرچم مصادره بر سردر این خانه‌های دیجیتال. این اقدام یادآور تاریخ مشابهی است که در آن، روزنامه‌ها توقیف و دفاتر رسانه‌ها پلمب می‌شد.

این خاموشی اجباری صداها در فضای مجازی، با سابقه تاریخی سرکوب رسانه‌ها در ایران پیوند می‌خورد؛ از توقیف روزنامه‌های دوره اصلاحات گرفته تا فیلترینگ گسترده پلتفرم‌های آنلاین در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ و اوج سرکوب دیجیتال و خاموشی اینترنت پس از اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸. تفاوت امروز در این است که حکومت از مرز محدودسازی دسترسی فراتر رفته و به مصادره کامل هویت دیجیتال افراد رسیده است - گویی که نه تنها صدا، بلکه حتی تصویر و خاطره دیجیتال افراد نیز باید از صفحه روزگار محو شود.

شرکت متا و مدیران اینستاگرام باید این پرسش را از خود بپرسند: آیا ابزاری که برای اتصال انسان‌ها ساخته شده، اکنون به اهرمی برای سرکوب و ارعاب تبدیل شده است؟ از زمان قطع دسترسی به تلگرام در سال ۱۳۹۷ و محدودیت‌های گسترده اینترنتی در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و مهر ۱۴۰۱، الگوی مشخصی از محدودسازی فضای دیجیتال در ایران قابل مشاهده است. اکنون مسئولیت تاریخی متا این است که سیستم‌های هوشمند تشخیص الگوی مصادره حساب‌های کاربری را توسعه دهد - الگوریتم‌هایی که بتوانند رفتارهای غیرعادی مانند حذف یکباره محتوا و تغییر پروفایل به نشان‌های مشخص مصادره را شناسایی کرده و به‌طور خودکار حساب را قفل کنند. متا همچنین می‌تواند مسیرهای بازیابی امنی ایجاد کند که حتی در شرایط بازداشت فیزیکی، برای مقامات قابل دسترسی نباشد. آیا غول‌های فناوری در برابر این استفاده ابزاری از پلتفرم‌هایشان برای سرکوب، ایستادگی خواهند کرد؟